ماجرای گریه ی حضرت محمد(ص)

یا قمر بنی هاشم

 زمين افتاد،حسين(ع)بر دوش آن حضرت جهيد وگريه كرد پيامبر(ص) به او فرمود:« پدر و مادرم به فدايت چرا گريه مي‌كني؟» حسين عليه السّلام عرض كرد:«اي پدر!امروز تو را به گونه اي محزون وگريان ديدم كه هرگز تو را چنين نديده بودم» پيامبر(ص)فرمود: «پسرم!امروز از ملاقات شما بسيار شادمان شدم كه هرگز چنين شاد نشده بودم،حبيبم جبرئيل نزد من آمد وبه من خبر داد كه شما كشته مي شويد،و محل قتل شما دور از همديگر است،از اين رو محزون شدم ودعا كردم .و از خدا براي شما تقاضاي خير نمودم» 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در پنج شنبه 16 آذر 1398ساعت 15:32 توسط Soltan| |

مرجع دریافت قالبها و ابزارهای مذهبی
By Ashoora.ir & Night Skin